و هزاران خانواده عزادار میشوند اما انتشار تدریجی جزئیات حادثه، مسئله را عجیب و عجیبتر میکند.
32 نفر انسان کشته شدهاست که تعداد زیادی از آنها کودک و نوجوان بودهاند، تصادف در یک بزرگراه آن هم در بزرگراه تهران – قم اتفاق افتادهاست نه در یک کورهراه یا یک جاده دوطرفه کوهستانی یا کویری، اتفاق در روز روشن صورت گرفته نه در نیمهها یا انتهای شب، اتوبوس تصادف کرده یک اتوبوس جدید یا به اصطلاح ویژه با انواع استاندارد یورو نه یک اتوبوس قدیمی فاقد استاندارد، و....
1 - تا چند سال پیش این بهانه برای زیادی تصادفات جادهای مطرح میشد که بخش اعظم جادههای کشور دوطرفه است و با توجه به افزایش شدید خودرو و مسافرتهای بین جادهای توسعه بزرگراهها در کشور ضرورت دارد.
در سالهای اخیر بزرگراههای زیادی ساخته شده اما آیا از تلفات جادهای کاستهشده است؟ آیا سابقه چنین حجم تلفات در بزرگراههای دنیا دیده میشود؟
2 - حادثه اخیر در یک بزرگراه آن هم در نزدیکی پایتخت (30کیلومتری تهران) صورت گرفتهاست.
در حالی که بزرگراه منتهی به تهران که حساسیت نسبت به ساخت آن زیاد است همچنان دارای مشکلات فنی است به گونهای که در یک حادثه بیش از 30 نفر کشته میشوند، چگونه میتوان به بزرگراههایی که به وفور در حال ساخت است، اطمینان و اعتماد کرد؟ دلخوشی ایرانیان برای سفر امن، توسعه این بزرگراهها بود. به نظر میرسد بزرگراهها نیز امن نیستند.
3 - حال که هیچ بهانهای برای توجیه تصادف مرگبار اخیر نیست، انگشت اتهام به سوی عامل نیروی انسانی یعنی همان راننده بختبرگشته میرود که با هزاران مشکل برای تامین معیشت و امنیت خانواده خود، ساعتها در طول شب پشت فرمان اتوبوس نشسته و مسئولیت جان 40 مسافر را برعهده گرفتهاست.
مشکلات زیاد طبیعتا مانع از این میشود که راننده به مسئولیت سنگین خود برای یک بار هم که شده فکر کند.
4 -واقعیت این است که با فرض وجود بزرگراه و اتوبوس استاندارد، متأسفانه نظارتی بر خدمات حملونقل مسافری در کشور وجود ندارد و هنوز استاندارد وارد این بخش نشده است.
سؤال این است که آیا تاکنون شرکتهای مسافربری جادهای کشور استانداردهای رایج را لمس کرده یا به سوی کسب آن حرکت کردهاند؟
آیا خدمه این شرکتها به ویژه رانندگان از حداقل معیارها برای بهعهدهگرفتن مسئولیت جان 40 مسافر برخوردارند؟
آیا لغو فعالیت یکساله یک شرکت مسافربری میتواند مرهمی مناسب برای بازماندگان این فاجعه باشد؟ تا کی باید هزینه ناکارآمدی در مدیریتها، جان انسانها باشد؟